
نوع و تغییر می گردد (دکتر اسدالهی،موسوی ۱۳۷۶)در رابطه با افکار غیر
منطقی ایس معتقد است که ریشه رفتار غیر انطباقی فرد را باید در ان جستجو کرشکل
می گیرد ، جسم و روان انسان هر کدام از بخش های متفاوتی تشکیل شده است
.تشخیص به موقع نیتزهای کودک و پاسخ به موقع و متعادل بهر انسانی بر اساس
ملاک ها و معیارهائی که در اختیار دارد ،همواره خود را
مورد ارزیابی و قضاوت قرار می دهد و میزان کا رائی،موفقیت و ارزشمندی خویش
را تعیین می نماید . مفاهیمی که در شکل گیری عزت نفس مهم به نظر می رسد
عبارتند از: خود ،ادراک هر فرد از خود (شکل گیری تصویر بدن در ذهن)، مفهوم
هر فرد از خود (رشد گرایش عاطفی و ارزشی نسبت به بدن و روان خود ، ارزشیابی
خود .به موازات تغییر و تحولاتی که در جسم انسان صورت می گیرد روان او هم
دستخوش تغییراتی می گردد در این مسیر خود که در مرکز ساختارروانی انسان
قرار دارد و به عنوان منبع و مرجع فعالیت های فکری،عاطفی و رفتاری انسان
ایفای نقش می کند ،ه انها در رشد اعتماد به نفس او بسیلر موثر است